شاهنامه همچنین با روایت داستانهای قهرمانی و تاریخی، ارزشهای فرهنگی و اخلاقی مانند شجاعت، عدالت، وفاداری، و عشق به میهن را به نسلهای آینده منتقل کرده است. شخصیتهای برجستهای مانند رستم، سیاوش، و کاوه آهنگر، الگوهایی برای رفتار انسانی و ملیگرایانه شدند. شاهنامه در طول قرنها همچنان مورد توجه شاعران، نویسندگان، و هنرمندان ایرانی و غیرایرانی بوده و در ارتقای زبان و هویت فرهنگی ایران نقش حیاتی ایفا کرده است. این اثر جاودان امروز نیز بهعنوان مرجع فرهنگ و ادبیات فارسی ارزشمند است و به عنوان سرمایهای ملی گرامی داشته میشود.
از سوی دیگر، شاهنامه تأثیری بزرگ بر ادبیات فارسی و حتی ادبیات جهان گذاشته است. این اثر، شاعران و نویسندگان بزرگی از سعدی، حافظ، و مولانا گرفته تا نویسندگان معاصر را تحت تأثیر قرار داده است. از جنبه هنری نیز، شاهنامه با الهامبخشی به نگارگران، نقاشان و مینیاتوریستهای ایرانی، آثار بصری و هنری برجستهای پدید آورده است که امروزه بخشی از میراث فرهنگی ایران و جهان هستند.
به بیان دیگر، شاهنامه فقط یک کتاب نیست؛ بلکه شناسنامهی فرهنگی و هویتی ایران است که برای قرنها در کنار زبان فارسی مانده و از آن پاسداری کرده است، و همچنان بهعنوان یادگاری از افتخار و هویت ایرانی برای نسلهای آینده خواهد ماند.
دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری از سال ۱۴۰۱ تا کنون در جهت شناساندن این میراث گامی بلند برداشته و اکنون پس از گذشت دو سال و برگزاری بیش از ۸۰ جلسه شاهنامهخوانی با حضور استاد یوسفعلی میرشکاک- با آن قرائتهای متفاوت- در آستانهی برگزاری دورهای تازه تحت عنوان «شعر چگونه ساخته میشود» است.
استاد میرشکاک در ادامهی منطق زبان فارسی و برای معنابخشی به این هویت در عصر حاضر در تصمیمی با ریشه های هویتی و فرهنگی در تعریف شعر عصر حاضر وتببین دورهی شعر چگونه ساخته میشود گفته است: شعر مرسل(گسسته)شبانی واژه هاست، نه پیروی از منطق نثر،بلکه رسیدن به کلام مخیل است که فراتر از وزن وقافیه است.برای رسیدن به این موقف راهی وجود ندارد مگر شناخت راههایی که نیما، فروغ، بامداد، رویا، سورنا، سهراب و دیگر پیروان نیما گشودهاند. در کلاسهای «شعر چگونه ساخته میشود» یا «اقتصاد کلام» جهد خواهیم کرد به این شناخت برسیم. نیما یوشیج و پیروان حقیقیاش از جمله احمد شاملو، فروغ فرخزاد ... سعی بر پیوند میان مرسل کلاسیک و زبان مردم داشتند.
نیما در اشعارش سعی داشت زبان را به زبان محاوره و زندگی مردم نزدیک کند و در مقابل زبان سنگین و پیچیدهی کلاسیک، زبانی ساده و قابل فهم برای عموم به کار برد. او به شکلی از زبان دست یافت که هم از قید و بندهای سنتی آزاد بود و هم ارتباط مستقیمی با زندگی و احساسات مردم برقرار میکرد. این نگاه نیما به زبان و ادبیات موجب شد که نثر و نثرنویسان معاصر نیز تحت تأثیر قرار بگیرند و بیشتر به سوی نثر مرسل گرایش پیدا کنند، زیرا این سبک در بیان مفاهیم عمیق اجتماعی، ساده و روان بود و با زبان نوگرای نیما هماهنگی بیشتری داشت.
اکنون در آستانهی تولد ۱۲۷ سالگی نیمای بزرگ دفتر پاسداشت زبان فارسی بر آن است تا با احیای سنت نثر مرسل در میان عاشقان زبان فارسی، بار دیگر یکی از یاوران حفظ و پاسداشت این زبان زیبا باشد.
نظر شما